مصونیت انسان در خطر است

مصونیت انسان در خطر است

جهان ساخته شده از صفر و یک، حالا زیستگاه دوم بشر است؛ جهان سایبری، فضای مجازی، دنیای دیجیتال یا هر اسم دیگری… چند سالی است که ساکنان این سرزمین بی‌انتها هستیم و استفاده از قابلیت‌های آن را آموخته‌ایم اما درباره خود این جهان و تاثیراتش به عنوان دومین زیستگاه بشر اطلاعات چندانی نداریم. این جهان که ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی خاص خودش را دارد، چگونه اتمسفری است؟ از کجا آمده و آیا معنای بودن ما را در جهان واقعی تحت‌تاثیر قرار خواهد داد؟

تصویر مصونیت انسان در خطر است

برای رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها، گفت‌وگویی داشته‌ایم با دکتر سعید‌رضا عاملی، رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه که در ادامه می‌خوانید:

سال ۸۱ اولین بار به موضوع دو جهانی شدن پرداختید و مقاله دو جهانی‌شدن‌ها و جامعه جهانی اضطراب از شما در فصلنامه علوم اجتماعی منتشر شد. چرا توجه‌تان به این موضوع جلب شد؟

به این دلیل که برخی از عملکردهای جهان واقعی داشت به جهان مجازی منتقل می‌شد و این سیر رو به افزایش، دایره عملکرد انسان به عنوان موجود دارای شعور و عقلانیت را افزایش داده و نیز وظایف و عملکردهای نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به این محیط منتقل شده است.

فکر می‌کنم باید تعریف متفاوتی از جهان سایبری داشته باشید.

از نظر من اینترنت با کپی کردن ظرفیت انسان به‌وجود آمد. به عبارتی فضای مجازی ادامه فضای ذهن انسان است! ذهن انسان قابلیت فرامکانی و فرازمانی بودن را دارد و می‌تواند هر زمان به هر مکانی برود، حتی جهان‌های نادیده را خلق می‌کند و خلاقیت آرمانی دارد اما در قالب جسم محدود شده است. همین قابلیت‌های ذهنی تبدیل به فناوری اطلاعات شده و فضای مجازی قابلیت‌های ذهن را تبدیل به یک بستر ارتباطی، اجتماعی و شبکه‌ای کرده است.

با این تعریف می‌شود آینده فضای مجازی را پیش‌بینی کرد؟

بی‌شک فناوری‌های آینده جنبه خلاقانه دارد و نمی‌توان گفت بر اساس روندی که تا امروز طی کرده، قرار است از این نقطه به فلان نقطه برسد. به نظرم جایی که خلاقیت شکل می‌گیرد باید منطق فناوری را در نظر بگیریم و منطق فناوری ارتباطی و فضای مجازی، حاکی از آن است که هر آنچه از قابلیت‌های انسان که تبدیل به فناوری نشده، در آینده تبدیل به فناوری خواهد شد.

آیا می‌توان گفت فضای مجازی تا اندازه زیادی واقعی است؟

جهان مجازی، فناوری تازه‌ای است که قابلیت‌های جهان واقعی را دارد و به همین دلیل صددرصد واقعی است. عنوان فضای مجازی تلقی غیر واقعی بودن ارائه می‌دهد، اما این فضا عملکردهای واقعی دارد. در این فضا انتقال پول انجام می‌شود، عمل جراحی از راه دور صورت می‌گیرد، صنعت هوشمند می‌شود و ابزارهایی برای کنترل ربات‌ها، ترافیک و… دارد. اینجا مجاز با آنچه در ادبیات می‌شناسیم، متفاوت است. ذات جهان مجازی در جهان واقعی وجود دارد، فقط ماهیت آنالوگ در فضای واقعی تبدیل به ماهیت عددی در فضای مجازی می‌شود و قدرت فضای مجازی هم به دلیل قدرت ماهیت عددی آن است.

فضای دوم که مبنا و مصالح آن عدد است و ماهیت دیجیتال دارد، دائما در حال رفت و شد به دنیای اول است. یعنی فرآیندها و اطلاعات محیط واقعی و فیزیکی به ماهیت‌ها و فرآیندهای داده‌ای تبدیل می‌شود. اگرچه در محیط واقعی هم به معنایی فضای الگوریتمی داریم اما در فضای مجازی، فضای فراگیر داریم که از آن به محیط الگوریتمی یاد می‌کنند.

در این فضا الگوریتم‌ها بسیار گسترده هستند و معماری این فضا به تعبیر باربارا شویک، موژولار است؛ یعنی خوشه‌های ارتباطی ایجاد می‌کند که می‌تواند یک گروه بسازد و یک گروه را با گروه دیگر مرتبط و تک تک اجزای این گروه را به اجزای گروه دیگر مرتبط کند و ضمن تامین استقلال ارتباط بین دو گروه ارتباطی، ابعاد خصوصی ارتباطات، در دو شکل با دیگری بودن و باهم بودگی را تامین کند. لذا سرمایه محیط الگوریتمی به لحاظ اجتماعی قابل مقایسه با سرمایه اجتماعی در محیط واقعی نیست. در محیط واقعی، شما در لحظه فقط می‌توانید با یک فرد یا جمع صحبت کنید و معماری جهان واقعی امکان ارتباط با مخاطب میلیاردی یا همگان را فراهم نمی‌کند، اما در جهان مجازی این شدنی است. محیط موژولار این ویژگی را دارد که هر کسی وارد این عرصه می‌شود می‌تواند عنصر ارتباطی با یک فرد یا جمع بزرگ باشد. به همین دلیل فضای مجازی به یک بستر توسعه‌یافته بدل شده است.

توسعه این فضا تا کجا ادامه پیدا می‌کند؟

به بی‌نهایت میل می‌کند. با عملی شدن مبحث «اینترنت همه چیزها» که با اتصال وسایل ارتباطی (دیوایس‌ها) به انسان، اطلاعات، اشیا و فرآیندها حاصل می‌شود، با جهان بسیار بزرگ‌تری روبه‌رو خواهیم شد. این یعنی اگر تا امروز از طریق ابزاری مثل موبایل و کامپیوتر وارد این فضا می‌شدیم، بعد از این وسایل ارتباطی با هم کار می‌کنند. وقتی ۵۰ میلیارد شیء، موضوع ارتباط اینترنت همه چیزهاست، یعنی ۵۰ میلیارد شیء در جهان در یک بستر همکاری جهانی قرار می‌گیرد. در چنین جهانی با اقتصادی مواجه خواهیم بود که ذخیره‌اش کاملا در معرض مقایسه و شفافیت است. در حال حاضر ۱۵ تریلیون دلار، ارزش ذخایر انباری جهان، محاسبه شده که نزدیک دو تریلیون دلار به دیوایس‌های ارتباطی متصل شده‌اند. امروز اقتصاد اینترنت از حجم پنج تریلیون دلاری برخوردار است و اقتصاد پنجم جهان به شمار می‌رود.

همچنین در منطق جهان واقعی یک کار برای یک تولید است، اما در جهان دیجیتال تبدیل می‌شود به یک تلاش به منزله همه تولید. مثلا منطق تولید کتاب در جهان واقعی تیراژ است و حتی قوی‌ترین ارابه‌های صنعت هم یکی یکی تولید می‌کنند، اما جهان مجازی یک کتاب را وارد محیط مجازی می‌کند و این به منزله متمایل به بی‌نهایت تولید است! قابلیت کوانتومی برای تولید ظرفیت وجود دارد. مفهوم زمان هم در فضای مجازی با مفهوم زمان در دنیای واقعی کاملا متفاوت است! در فضای اول زمان به گفته انیشتین تابعی است از سه متغیر: فاصله، حرکت و سرعت. در محیط مجازی فاصله حذف می‌شود و در نتیجه حرکت و سرعت بی‌معنا می‌شود. بنابراین با مفهومی به نام زمان مجازی روبه‌رو می‌شویم که می‌توان از آن به همزمانی تعبیر کرد.

در مجموع، جهان مجازی به‌دلیل ماهیت عددی، قابلیت‌های بیشتری در مقایسه با جهان فیزیکی پیدا کرده است. البته درباره کیفیت صحبت نمی‌کنم و این‌که برای انسان چه اتفاقی خواهد افتاد یا برای فرهنگ‌های ملی و بومی، چه چالش‌هایی ایجاد خواهد شد و چقدر انسان ماشینی می‌شود، استقلال ملی چه معنایی پیدا می‌کند و مسائلی از این دست در جای خود باید مورد توجه و بحث قرار گیرد.

قابلیت‌های بشر امروز در مواجهه با این جهان توسعه پیدا کرده و این قابلیت‌ها در اختیار عموم مردم قرار دارد و نه فقط خواص. با این وصف جهان به کجا خواهد رفت؟

شاید هنوز متوجه عمق و وسعت تغییر نشده‌ایم. علاوه بر اقتصاد، دیگر ساختارها هم دستخوش تغییر شده است. نهادها به تبع این تحول، دو فضایی شده‌اند. امروز در برخی کشورها، دولت چیزی جز دولت الکترونیک نیست! شهروندان در سال یک بار هم نیاز ندارند به دوایر دولتی مراجعه کنند. کتابخانه ال اس ای لندن به شیوه الکترونیک کتاب امانت می‌دهد؛ یعنی مانند جهان فیزیکی، برای مدت مشخصی اجازه دسترسی به متن الکترونیک را برای شما فراهم می‌کند و نه بیشتر. در صنعت، تحول ایجاد شده و مبحث صنعت مجازی ـ فیزیکی

(Cyber-Physical Industry) شکل گرفته است. در شهرسازی هم تغییراتی ایجاد شده و شهرهای جدید دیگر نیاز به ساختمان‌های اداری ندارند.

تراکنش‌های مالی و اداری به صورت الکترونیک انجام می‌شود و ناگزیر منطق شهرسازی و طراحی شهری باید عوض شود.

در پزشکی هم انقلاب‌هایی صورت می‌گیرد. اولین جراحی از راه دور در سال ۱۹۹۹ انجام شد و همین حالا ۱۸ شاخه پزشکی از دور انجام می‌شود. مهم‌ترین نکته این است که زبان علم تغییر کرده و این مساله را به طور مفصل در کتابی به نام دو فضایی شدن علوم تشریح کرده‌ام که زیر چاپ است.

چنین جهانی بر انسان و ماهیت و هویت او چه تاثیراتی می‌تواند داشته باشد؟ آیا ماهیت انسانی ما در معرض تغییر قرار دارد؟

این سوال بسیار عمیق است و جای تامل دارد. به نظر من اگر بخش پر لیوان را نگاه کنیم، شاهد توسعه انسان خواهیم بود. مثلا چشم انسان وسعت پیدا کرده و با دوربین‌های ترافیکی یا سرویس‌های گوگل‌مپ چیزهایی را در لحظه می‌بینیم که با چشم طبیعی انسان قابل دیدن نیستند. گوش ما در معرض اصوات جهان قرار داده شده و می‌توان همین لحظه صدای جیک جیک پرندگان را در جنگلی دور شنید. دست انسان توسعه پیدا کرده و خیلی کارها می‌توانید انجام بدهید. حتی دیگر نیازی به موس هم نیست، می‌توان با تراشه‌هایی که روی مردمک چشم قرار می‌گیرد با کامپیوتر کار کرد.

در نهایت این توسعه می‌تواند به سمت شرارت باشد یا به سمت خیر. به عبارتی با ظهور فضای مجازی، اراده، تصمیم‌ها و عمل خودآگاه و ناخودآگاه انسان ظرفیت خیر و شری بسیار بزرگ پیدا کرده است. جهان فیزیکی و هنجارهای اجتماعی، محدودیت‌هایی برای ما ایجاد می‌کرد، اما در فضای مجازی هر امکانی فراهم است.

در مواجهه با این امکان خیر و شر عظیم چه می‌شود، کرد؟

پارادایم یا الگوی زندگی تغییر کرده و باید بر اساس این تغییر تجهیز شویم. نمی‌توان فکر کرد در یک محدوده جغرافیایی زندگی می‌کنیم. هر سیاستی که آدم‌ها را به محیط جغرافیایی خودشان محدود کند، حتما با شکست مواجه خواهد شد. باید بپذیریم که وارد جهان دو فضایی شده‌ایم که جهان اول حوزه جغرافیایی دارد و جهان دوم، جهان بی‌کرانی است که امروز همه فضاهای آن تو در تو شده است. با این فضا، بسیاری از کشورهای دنیا با مشکل فرهنگ مواجه شده‌اند، برای این‌که فرهنگ سه خصیصه عمده دارد که هر سه در فضای مجازی به چالش کشیده شده‌اند: تمایز، خاص‌گرایی و استمرار. فضای مجازی تمایز‌ها و مشخصه‌های فرهنگی را به چالش می‌کشد و نیز مثل عقربه ساعت‌‌شمار آنقدر کند حرکت می‌کند که دیده نمی‌شود، اما اگر استمرار نداشته باشد دچار سر درگمی خواهیم شد.

من اگر به عنوان یک فرد نتوانم خودم را لحظه به لحظه دریافت بکنم دچار مشکل روحی و روانی خواهم شد و این یک نوع ارتباط درون فردی است که با ارتباط بین فردی تفاوت دارد. فرد در صورتی‌که نتواند مستمرا خودش را دریافت کند به افسردگی، فراموشی یا آلزایمر مبتلا و به نوعی گم گشتگی دچار می‌شود. کسی که آلزایمر دارد، رنج می‌برد چون اصلا نمی‌داند کجاست! یک انسان گمشده است! کاربران در این فضا از منابع فرهنگی متکثری استفاده می‌کنند و این تکثر منابع و معمولا متعارض، موجب می‌شود فرد دچار سردرگمی شود. به همین دلیل است که صحبت از هویت‌های دو رگه، نامعین یا پوچ به میان آمده است.

بنابراین اگر مفروض را خوب دریافت کرده باشیم، سیاست‌های فرهنگی در فضای مجازی عوض می‌شود. به نظر من سیاست‌های فرهنگی ما باید به سمت ایجاد سواد متعالی دو فضایی برود. کتابی در حال نهایی شدن است که در آن به سواد دو فضایی و نه سواد مجازی یا سواد رسانه‌ای پرداخته‌ایم. سواد دو فضایی این قابلیت را دارد که فضای دوم را بر مبنای محیط اول طراحی کند به طوری که آثار تمدن اسلامی، تمدن ایرانی و ارزش‌های انقلابی را در آن ببینید.

این سواد باید کاربر را آماده کند که در محیط دوم به دنبال جاگذاری محیطی باشد و جهان فکری خودش را در این محیط بشناسد، چون اگر در این فضا فقط در معرض داده‌های گسترده و رها شده قرار بگیریم دچار همه‌جایی بودن و افسردگی و مشکلات هویتی خواهیم شد.

در درجه بعدی سواد دو فضایی باید اطلاعات و مهارت‌های افراد را افزایش بدهد که کاربر بداند چه دیوارهایی برای خودش ایجاد کند. این دیوار را دولت‌ها نمی‌توانند ایجاد کنند. دولت اگر بخواهد برای انسانی که مهم‌ترین رکن وجودی او اختیار است، تعیین مسیر کند با چالش مواجه خواهد شد، چون «الانسان حریص ٌ علی ما مُنِع». با این رویکرد سهم ما از اینترنت فاضلاب اینترنت خواهد بود.

در سطح بعدی، قوانین و مقرارت دو فضایی مطرح می‌شود که نقش قانونگذاران را مهم می‌کند. این محیط را نمی‌توان بدون چراغ قرمز مهار کرد. باید قوانین و مقرارتی وجود داشته باشد که بر مبنای آن جرم تعریف شود. ما قانون جرایم اینترنتی را داریم که مربوط به چند سال پیش است و قانون جرایم تجارت الکترونیک. در حالی که قانون در این محیط باید بسیار پویا باشد و مرتب به روز شده و آموزش داده شود. رسانه ملی باید به کمک ابزارهایی مانند انیمیشن قوانین را ملموس کند.

باید قدرت تحلیل جامعه را بالابرد. سواد تحلیل، انسان را ابزارمند می‌کند تا خودش، خودش را کنترل کند. البته این کار مساله را به کل حل نمی‌کند چون جامعه پیامبران هم در دوره آنها به طور کامل اهل خیر و نیکی نشدند.

زهرا بویری ده شیخ ایمیل: zbovairi@yahoo.com شماره تماس: 02188011304-02161119299

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *