معرفی کتاب:Muslim Experiences of Hatred and Discrimination in Germany

معرفی کتاب:Muslim Experiences of Hatred and Discrimination in Germany

تجارب مسلمانان از نفرت و تبعیض آلمان

http://fws.ut.ac.ir/wp-content/uploads/2021/06/dr-Ameli-214x300.jpg

کتاب تجربه مسلمانان از نفرت و تبعیض در آلمان، انتشار جدید مؤسسه اسلامی حقوق بشر لندن است که به قلم دکتر سعیدرضا عاملی، ابراهیم محسنی آهویی و آرزو مرالی تألیف و در ژوئن ۲۰۲۱ منتشر شده است.

کتاب حاوی مقدمه و چهار فصل است. در این اثر ضمن مرور پیشینه مواجهه مسلمانان و غرب به‌طور کلی و جامعه آلمان به‌طور خاص با یکدیگر، همه برهه‌های تاریخی مهم در این زمینه بررسی و آثار انباشته آن بر وضعیت کنونی مسلمانان در جامعه آلمان امروز تحلیل شده است. در ادامه، نتایج پیمایش ملی انجام‌شده طی سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ درباره مسلمانان آلمان تحلیل شده است. در نهایت، مجموعه گسترده‌ای از توصیه‌های راهبردی به دولت، نهادهای مدنی و جوامع محلی آمده است.

مؤسسه اسلامی حقوق بشر لندن، به مجموعه مطالعات جرایم نفرت علیه مسلمانان از سال ۲۰۱۱ در کشورهای انگلستان (دو مطالعه در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵)، فرانسه (۲۰۱۲)، ایالات متحده امریکا (۲۰۱۳)، کانادا (۲۰۱۴) و اتریش (۲۰۲۰) پرداخته است.[۱]

پیشینه

تاریخ اسلام و مسلمانان را در محدوده آنچه امروزه به‌منزله خاک آلمان در نظر گرفته می‌شود باید تاریخ انسداد سیاسی و اجتماعی پنهان در روابط و روایت‌های تاریخی و در خدمت نژادپرستی متأثر از تصورات و توهمات «ملت آلمانی همگن» دانست که امروزه در شکل «سیاست فرهنگی ادغام» دنبال می‌شود. در سال‌های اخیر، حضور اسلام و مسلمانان در غرب باعث ایجاد انواعی از تعارض‌ها شده است؛ از مواجهه‌های به اصطلاح فرهنگی گرفته تا پرسش‌هایی راجع به امنیت ملی و تروریسم. در آلمان نیز مانند سایر کشورهای غربی، مسلمانان و اسلام همواره به‌منزله مشکل درک شده است.

رابطه آلمان و مسلمانان، تاریخی گسترده دارد و ریشه آن به اداره مستعمرات از طریق مسلمانان بازمی‌گردد. همچنین، در دوره امپراتوری عثمانی، اسلام ابزار جنگی آلمان و برای مقابله با فرانسه یا انگلستان در نظر گرفته می‌شده است. بااین‌حال، زندگی مسلمانان در آلمان در دوره بین دو جنگ جهانی و پس از آن به‌کلی چهره دیگری به‌خود گرفت و تا امروز فرازونشیب‌های بسیاری را تحمل کرده است، از جمله اتحاد آلمان (جنگ جهانی دوم)، مفهوم لایت کالتور و سپس رخداد تعیین‌کننده یازدهم سپتامبر.

جمعیت مسلمانان آلمان

در مقایسه با سایر کشورها، آلمان اطلاعاتی درباره وابستگی مذهبی جمعیت جمع نمی‌کند، چرا که دین امری خصوصی درک می‌شود. با وجود این، طی چند دهه گذشته، علاقه به دانستن میزان جوامع و گروه‌های مذهبی، به‌ویژه در رابطه با اسلام و مسلمانان، افزایش یافته است. در نخستین برآورد دولت فدرال در سال ۱۹۹۹، آمار مسلمانان ساکن در آلمان در حدود ۳ میلیون نفر بوده است. این آمار در سال ۲۰۰۶، نزدیک به ۳٫۵ میلیون نفر تخمین زده شد. از این تعداد، حدود ۵ درصد شهروندان آلمان با پس‌زمینه مهاجر هستند. با توجه به ساختار جنسیتی جمعیت مسلمان، درصد بالاتری از جمعیت مسلمانان را مردان تشکیل می‌دهند (۵۳ درصد مرد در مقابل ۴۷ درصد زن).  اکثریت قریب‌به‌اتفاق مسلمانان (۹۸ درصد) قبل از اتحاد مجدد در ایالات فدرال قدیمی، در آلمان غربی زندگی می‌کرده‌اند.

در برابر این پس‌زمینه به‌اصطلاح بحران پناهندگان و ورود حدود ۱ میلیون پناهنده در ۲۰۱۵-۲۰۱۶، وزارت فدرال کشورآلمان با انجام نظرسنجی جدیدی، که نتایج آن را دفتر آمار پناهندگی تکمیل کرد، اعلام داشت حدود ۱٫۲ میلیون مسلمان بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ به آلمان رسیده‌اند. بنابراین، تعداد کل مسلمانان ساکن در آلمان در سال ۲۰۱۶ رقمی بین ۴،۴ تا ۴،۷ میلیون نفر بوده است که بین ۵،۴، ۵،۷ درصد از کل جمعیت آلمان (۸۲٫۲ میلیون نفر) را شامل می‌شود.

تجارب و نگرانی‌های مسلمانان

اسلام‌هراسی، یکی از مخرب‌ترین اشکال نژادپرستی معاصر در آلمان و پدیده‌ای است همه‌جانبه و فراگیر و زمینه‌ساز تجربیات و معیشت مسلمانان در این کشور. اسلام‌هراسی با سهولت بین دولت و جامعه حرکت می‌کند؛ بدون هیچ‌گونه چالشی در رسانه‌های جریان اصلی، اینترنت و رسانه‌های اجتماعی جریان می‌یابد؛ و ساختارهایی را در مورد اینکه چه کسی واقعاً آلمانی است و چه کسی نیست و ساختارهای مربوط به تعلق، حذف و شمول را ساختار می‌بخشد.

طی دو دهه گذشته، اسلام‌هراسی محتوا و عملکرد اصلی نفرت نژادی بوده و بر درک عمومی درباره اسلام و مسلمانان در مردم تأثیر گذاشته است. همچنین، مواجهه رسانه‌ها را نمایندگی می‌کند؛ دسترسی مسلمانان را به بازار کار مسدود می‌کند؛ و اقدام‌های تبعیض‌آمیز را در حوزه خصوصی حفظ می‌کند. نهادهای عمومی، مشروعیت‌بخشیدن به خشونت ساختاری و روزمره، زمینه برخورد تبعیض‌آمیز در مدارس با دانش‌آموزان مسلمان یا آن‌هایی که مسلمان تلقی می‌شوند و الهام‌بخشیدن به تصویب قوانین و مقررات ویژه‌ای که بر زندگی و تجربیات مسلمانان تأثیر سوء می‌گذارد، حوزه‌های دیگری از این دست تجربیات منفی است. در مجموع، اسلام‌هراسی همواره در حال شکل‌دهی به محیطی برای نفرت بوده است.

نژادپرستی علیه مسلمانان در آلمان کاملاً درگیر گفتمان ادغام است و مهاجران و پناهندگان و بقیه افراد غیرآلمانی را هدف قرار می‌دهد. گفتمان ادغام این ساختار را ایجاد و پایدار می‌کند و مسلمانان هنوز در ملت و تصور ملی از آلمان گنجانده نمی‌شوند، زیرا نگرش‌ها، ارزش‌ها و اعتقادات آن‌ها کاملاً مخالف با عقاید آلمان است. بر این اساس، مسلمانان، نه‌تنها دیدگاه‌ها و عقاید مختلفی دارند، بلکه همین عقاید است که انسجام و امنیت آلمان را تهدید می‌کند. از طریق به‌هم‌پیوستن گفتمان‌های نژادی و ادغام است که مسلمانان عوامل مشکل‌آفرین مرتبط با فضای زمانی قدیم تصور می‌شوند.

رویکرد نظری

در مقایسه با توضیحات نظری سایر صورت‌های جرایم، متون مربوط به جرایم نفرت بسیار محدود است. این ممکن است به این دلیل باشد که این نوع جرم نسبتاً جدید است و کشورها به‌تازگی تدوین قوانینی برای مقابله با صورت‌های مختلف و شناخته‌شده آن را آغاز کرده‌اند. علاوه‌بر این، صورت مهم دیگر این است که اختلاف نظر گسترده‌ای در زمینه و بین مناطق تحقیق وجود دارد، در مورد اینکه جرم نفرت چیست و چه چیزی را می‌توان جرم نفرت محسوب کرد. همه این موانع در مورد جرایم نفرت نسبت به مسلمانان دوچندان است، زیرا در تبعیض دینی (به‌خصوص در مورد تبعیض علیه مسلمانان) رویکردهای سیاسی و عقیدتی نیز به مضامین نظری اضافه می‌شود.

مجموعه مطالعات جرایم نفرت را می‌توان در دو نوع مطالعات در سطح فردی و مطالعات ساختاری و اجتماعی طبقه‌بندی کرد. با این حال، موانع طبقه‌بندی نباید مانع تلاش برای دستیابی به مدل‌های نظری نسبتاً منسجم، صریح‌تر و جامع‌تری شود. در این مدل‌های نظری اگرچه به علل گسترده‌تری از جرایم نفرت پرداخته می‌شود، گونه‌شناسی معتبری است از این علل. این تلاش باید به رویکردهای میان‌رشته‌ای، درک مشترک از یافته‌های تحقیقات و رویکردهای نظری برای مطالعه حوزه‌های مختلف دانش از جمله جامعه‌شناسی، مطالعات ارتباطات بین فرهنگی، مطالعات روان‌شناسی و جرم‌شناسی بپردازد. به‌علاوه، چنین رویکردی باید توجیهات شخصی و عمومی را در مورد جرایم نفرت به‌طور هم‌زمان شامل باشد.

علی‌رغم رویکردهای نظری بی‌شمار در مورد جنایات نفرت و بررسی علل این جنایات، ترکیبی از رویکردهای نظری سطح خرد و کلان در مورد جنایات نفرت، به‌ویژه جنایات نفرت علیه اقلیت‌های مسلمان در جوامع غربی تأیید می‌کند که درک جامع‌تری از زمینه‌ها و علل این جنایات برای درنظرگرفتن سطح عمومی و فردی جرایم، به رویکردهای هم‌زمان ساختارگرا و اقدام‌محور نیاز دارد.

از نظر طبقه‌بندی، جنایات نفرت بر علیه مسلمانان را می‌توان در چهار گروه‌ اصلی طبقه‌بندی کرد: ایدئولوژی نفرت، سیاست نفرت، بازنمایی نفرت و نفرت در عمل. شواهد گسترده مطالعات جرایم نفرت در ایالات متحده امریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه و اتریش هم‌بستگی بین این چهار نوع جرایم نفرت را منعکس می‌کند. درک روابط بین انواع مختلف جرایم نفرت و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر یکی از محورهای اصلی مدل تحلیلی جنایات نفرت ضدمسلمان است. در عین حال، هم‌بستگی بین انواع مختلف جرایم نفرت به تجزیه‌وتحلیل آماری گسترده و توضیحات نظری نیاز دارد.

تجزیه‌وتحلیل تجارب نفرت

http://fws.ut.ac.ir/wp-content/uploads/2021/06/Germany1-288x300.jpg

با توجه به مدل نظری و تحلیلی تحقیق، داده‌های نظرسنجی جرایم نفرت در آلمان در پنج دسته نفرت در عمل، ایدئولوژی نفرت، نفرت به‌عنوان تبعیض، اسکیماتای فرهنگی به‌معنای بازنمایی نفرت در رسانه‌ها و سیاست نفرت طبقه‌بندی شده است.

در مقایسه‌ای کلی، شرکت‌کنندگان بیش از سایر انواع جرایم نفرت، سیاست نفرت را بیان کرده‌اند. آن‌ها، همچنین نفرت شخصی در ارتباطات اجتماعی (نفرت در عمل) را بسیار کمتر از نفرت ایدئولوژیکی یا نفرت تولیدشده در بازنمایی رسانه در نظر گرفته‌اند. این نشان می‌دهد که در آلمان تجربه نفرت از طریق رسانه‌ها، سیاست‌های اجتماعی و ایدئولوژی قدرت بیشتری دارد. این نوع نفرت، به‌نوبه خود از تجربه نفرت در زندگی روزمره حمایت می‌کند و به آن مشروعیت می‌بخشد.

رایج‌ترین و مستقیم‌ترین نوع نفرت، تجربه نفرت در زندگی روزمره است که ممکن است در هر ارتباط بین فردی و اجتماعی در فضای عمومی رخ دهد. انواع مختلف تجربه جرایم نفرت در قالب هشت جمله بررسی شده است. از مسلمانان می‌پرسند: «چه میزان احساس می‌کنند به جامعه‌ای منفور تعلق دارند؟» به‌جز تجربه حملات جسمی با نمره ۲۶٫۵ درصد، در سایر موارد، تکرار تجربه در انواع دیگر اعمال نفرت درجه بالایی دارد. به‌عبارت دیگر، مسلمانان آلمان از طریق زبان، علایم اجتماعی و روابط به‌طور مستمر در معرض نفرت قرار دارند.

در کنار جرایم نفرت که در زندگی روزمره دیده می‌شود، نوع دیگری از تجارب نفرت اسلام‌هراسانه وجود دارد که در آن اسلام یا مسلمانان مستقیماً تحقیر، نفرت یا سرزنش می‌شوند. ما این نوع تجربه‌های نفرت را «ایدئولوژی نفرت» می‌نامیم.

همان‌طور که مشاهده می‌شود، در همه موارد، شدت تجربه‌های نفرت قابل‌توجه است. درجه بالاتر متعلق به مشاهده کلیشه‌های منفی یا توهین‌آمیز مسلمانان در رسانه‌ها (از جمله، اخبار و تلویزیون) با شدت ۷۷٫۳ درصد است که نشان‌دهنده میزان بالای نمایندگی منفی مسلمانان و اسلام در رسانه‌هاست.

http://fws.ut.ac.ir/wp-content/uploads/2021/06/Germany2-300x148.jpg

نوع دیگر نفرت، نفرت به‌عنوان تبعیض، در زمینه‌های آموزشی‌، شغلی و ارتباطات اجتماعی رخ می‌دهد که به‌دلیل تأثیرات نامطلوب طولانی‌مدت آن، در مقایسه با سایر انواع نفرت، تأثیرات جدی‌تری دارد.

در مقایسه با انواع تجارب نفرت، نفرت مبتنی بر تبعیض در جامعه آلمان شدت نسبتاً کمتری داشته است. این ممکن است به‌دلیل ماهیت قوانین در آلمان باشد. در همین حال، در میان این چهار نوع تجربه، تجربه تبعیض در حوزه مدارس و دانشگاه‌ها با نمره ۴۶٫۶ بالاترین میزان تجربه را نشان می‌دهد.

مشارکت‌کنندگان در این پیمایش، بیش از همه، رسانه‌ها را مسئول ایجاد ذهنیت منفی همه شهروندان در برابر اقلیت‌های مسلمان می‌دانند. آن‌ها همچنین، قویاً معتقدند که اگر مردم درباره مسلمانان بیشتر بدانند، بسیار بهتر عمل می‌کنند. در عین حال، شدت نظر شرکت‌کنندگان در مورد گزاره «کسانی که علیه مسلمانان تبعیض قائل می‌شوند، تصویر معتبری درباره دین ندارند.» چندان زیاد نیست. به‌عبارت دیگر، آن‌ها این عامل را در ایجاد تبعیض و نفرت چندان مهم تلقی نمی‌کنند.

در کنار سایر عوامل، سیاست نفرت نیز نکته دیگری است که باید بدان توجه داشت. همان‌طور که در نمودار مشاهده می‌شود، شدت اظهارات در مورد این چهار پرسش بالاست: تأثیر سیاستمداران بر تبعیض، تأثیر مشاهده سیاست‌های تبعیض‌آمیز در کار و آموزش، مشاهده سیاست‌های مبتنی بر نفرت و در نهایت، عدم کنجکاوی سیاستمداران نسبت به مسلمانان و تبعیض‌های تحمیل‌شده بر آن‌ها.

پیشنهادها

همان‌طور که عاملی و مرالی (۲۰۱۵) در بحث‌های خود در مورد انگلیس مطرح کرده‌اند، کنشگران اصلی در پرداختن به نژادپرستی ساختاری تنها می‌توانند دولت و تا حدی سازمان‌های دولتی بین‌المللی باشند که با دولت ارتباط دارند. از این‌رو، توصیه‌ها، در درجه اول متوجه نهادهای دولتی ملی، سپس اتحادیه اروپا و سپس متوجه جوامع کوچک‌تر محلی است. این توصیه‌ها به‌روشی مشابه با مطالعه فوق هدف‌گذاری می‌شود. این مجموعه توصیه‌هایی از متون دانشگاهی مرتبط، فعالان حوزه‌ها و نتایج تجزیه‌وتحلیل داده‌های پروژه‌های قبلی مطالعه درباره اسلام‌هراسی و توصیه‌های گروه‌های اجتماعی و رهبران گردآوری شده است. علاوه‌بر این، این توصیه‌ها در مورد احساس‌های عاطفی اسلام‌هراسی است: نحوه عملکرد آن در محیط‌های روزمره در زندگی کسانی که اسلام‌هراسی را احساس می‌کنند و بر ضدمسلمانان عمل می‌کنند. این عامل اساسی در درک چگونگی عملکرد اسلام‌هراسی، زمینه بحث برای مقابله با روند اسلام‌هراسی را باز می‌کند. مطالعاتی از این دست، ما را از این جنبه حیاتی درک عملکرد اسلام‌هراسی در تجربیات روزمره مسلمانان و غیرمسلمانان و کسانی که قربانی این رفتار می‌شوند، آگاه می‌کند. این رویکرد نه‌تنها در مورد برخی طرح‌‌ها و ابتکارهای انجام‌شده برای مبارزه با انواع مختلف نژادپرستی، چشم‌اندازهایی را ارائه می‌کند، بلکه به ما اجازه می‌دهد تا راه‌های جدید، ابتکاری و موفقیت‌آمیزتری را برای مواجهه با این مشکل بیابیم.

[۱] مطالعات جرایم نفرت در ایالات متحده امریکا (عاملی، مرالی و محسنی‌آهویی، ۲۰۱۳)، انگلیس (عاملی، محسنی‌آهویی، شاه‌قاسمی و رحیم‌پور، ۲۰۱۱؛ عاملی و مرالی، ۲۰۱۵)، کانادا (عاملی و مرالی، ۲۰۱۴)، فرانسه (عاملی، مرالی و شاه‌قاسمی، ۲۰۱۴) و اتریش (عاملی، محسنی آهویی و مرالی، ۲۰۲۰).

زهرا بویری ده شیخ ایمیل: zbovairi@yahoo.com شماره تماس: 02188011304-02161119299

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *